رزسفید
روزمره گیهای من
Sunday, July 12, 2009
Cancer-11
اینجا یه چیزی نوشته بودم که بعد از چند دقیقه حذفش کردم...یه چیزی نوشته بودم درباره اینکه الان دلم چی میخواد و اون ته تهای دلم چه خبره.شاید هم بشه اسمش رو گذاشت یه جور درددل.ولی به خاطر ایمیلهای بشر دوستانه ای!که بعد از بعضی پستها برام فرستاده میشه و محبتهایی! که به سمتم روان میشه و یا احیانا یه ذره دلسوزی که ممکنه توی دل کسی البته به اشتباه به وجود بیاد پاکش کردم...شاید جای اون خواسته و آرزو همون ته دلم و پیش خودم باشه امن تر باشه!اگه کسی خوندتش به روی خودش نیاره و شتر دیدی ندیدی.آره داداش خلاصه اینجوریاست...
پ.ن:دلم یه جوریه!!!