رزسفید
روزمره گیهای من
Saturday, May 29, 2010
Gemini-3
همیشه دلم به حال اونهایی که جمعه ها وبلاگشون رو آپ می کنن میسوخته.چرا؟به خاطر اینکه به نظرم این آدم انقدر تنهاست یا حالش بده که روز جمعه که همه دنبال حال و حول هستند، اون میاد و وبلاگش رو آپ می کنه!!!
حالا امروز خودم هم اومدم وبلاگم رو در روز جمعه آپ کنم.یه دل سیر نوشتم از حس و حالم ولی بیخیالش شدم.دیشب هم برای توی اون یکی وبلاگ در گوشی یه چیزکی نوشتم ولی پشیمون شدم و پابلیشش نکردم!
حالا الان که این صفحه رو باز کردم که بنویسم، پشیمون شدم از اون چیزهایی که خواستم بنویسم.ولی خوب تا صفحه بازه منم یه دستور غذا میذارم اینجا.این یه غذای من درآوردیه که برای نهار امروز مامان و بابا درست کردم.
چند تکه مرغ رو میذاریم با آب کم و سیر و پیاز و دارچین و ففل سیاه و نمک و پودر تخم گشنیز و زعفرون بپزه.توی این فاصله تا مرغها پخته بشن، پیاز داغ فراوون درست می کنیم و بهش زردچوبه اضافه می کنیم.چند تا سیب زمینی رو مکعب مکعب ریز می کنیم و به پیاز ها اضافه می کنیم و چند تا هویج رو هم ریز می کنیم و تفت میدیم.سیب زمینی ها که نیم پز شدن چند تا گوجه ریز(از این گوچه های مینیاتوری ها)بهشون اضافه می کنیم.چند تا فلفل سبز رو با قیچی می بریم و بهش اضافه می کنیم.یه ذره شوید اضافه می کنیم.بعدش مرغها رو که نیم پز شدن رو می ذاریم توی این مواد و با این مواد روش رو می پوشونیم و زیرش رو کم می کنیم و میذاریم جا بیوفته.آخر سر هم روش لیموی تازه می چلونیم.من به آبی که مرغها توش پخته بودن، آب لیمو و ورمیشل اضافه کردم و شد سوپ.برنج ته چین هم درست کردم و با سالاد شیرازی چیدم روی میز و به خورد مامی جان و ددی جان دادم!
درسته خودم گیاهخوارم و گوشت نمیخورم ولی اون دوتا که گناهی نکردن که پا به پای من همش سبزیجات و حبوبات بخورن!به این میگن دموکراسی!!!
پ.ن:امروز هوا جون میده برای بیرون رفتن.هوا توپه توپه!!!
شنبه نوشت:الان اومدم و دیدم تاریخ این پست مربوط به امروزه!!!جلل الخالق من این پست رو دیروز جمعه حدود ساعت سه بعدازظهر نوشتم!!!

Labels:

5 Comments:
دقیقا امروز آپ کردی نه دیروز! چون من دیشب تا نصفه شب در خدمت جامعه وبلاگنویسان بودم ولی خبری از رز سفید نبود :)
راستی یه سوال
چای سبز پرتقالی که می گیری اون طعم تلخی چای سبز رو نداره دیگه؟ اونوقتش کیسه ایه درسته؟

Anonymous مهرناز said...
کاش منم یه نسبتی با تو داشتم و دیروز از اون غذاها میخوردم

Anonymous دختر پاییز said...
درسته رزی جان تا دیشب پست جدیدی آپ نشده بود .
یه اسمی هم واسه غذایی که درست کردی می ذاشتی
p:

Anonymous سروناز said...
رزی جون من هم درست از تیر 86 گیاه خوارم و برای شوهرم غذای گوشتی درست می کنم و جالبه که من هم از این موضوع به عنوان دموکراسی برای همه یاد می کنم . حالا بزار من بهت یه دستورآشپزی بدم . دو تا پیاز بزرگ رو حلقه حلقه کن تفت بده بعد هر قسمت مرغ رو که می خوای بنداز تو ماهی تابه تفت بده بعد سیب زمینی رو ورقه ورقه کن و ورقه ها رو نصف کن بعد از اون که کمی تو آب سرد گذاشتی بریز تو صافی بعد به ماهی تابه اضافه کن هویج فراوون قطعه قطعه شده و قارچ به صورت درسته اضافه کن توجه کن نسبت اینها به سلیقه ی خودت بستگی داره .قسمت اساسی این غذا ادویه ی اونه زردچوبه پودر سیر دارچین و زیره اضافه کن فلفل سیاه و قرمز هم اضافه کن در آخر به اندازه ی خیلی خیلی زیاد پودر کاری اضافه کن یعنی باید کل خونه رو بوی کاری برداره و ادویه ی قالب کاری باشه بعد توش اب بریز بزار یه دو ساعت ریز ریز قل بزنه . اخر سر اب این غذا باید به رنگ کاری و غلیظ باشه . می تونی هم زمان این غذا رو بدون مرغ هم برای خودت درست کنی و با پلو بخوری . ما توی خونه به این غذا می گیم مرغ هندی .. تو هر چی دوست داری صداش کن

Blogger cmin said...
رزی جون یادمه یه بار در مورد امنیت تو فیس بوک نوشته بودی ... میشه توضیح بدی چی کار کردی عزیزم ؟ دچار وسواس شدید توی فیس بوک شدم که حد نداره