رزسفید
روزمره گیهای من
Sunday, July 11, 2010
Cancer-9
-یعنی من موندم ماها که توی شرکت خصوصی کار می کنیم آدم نیستیم و گرممون نمیشه؟!چرا دولتی ها رو تعطیل کردن و ما رو نه؟!!من گرممه.دارم خفه میشم...عدالتت رو شکر!!!
-از اونجایی که ما رو تعطیل نکردن، ما هم صبح خیلی خجسته پا شدیم رفتیم اردک آبی و یه صبحانه توووپ زدیم بر بدن و ساعت یازده و پنجاه و پنج دقیقه اومدم شرکت!خیلی خوب بود فقط حیف که نمی تونستم زیاد بخورم و زودی سیر شدم!
-انتخاب واحد دانشگاهه و من نمیدونم اون امتحانی که گند زدم به علت تالمات روحی شدید!!! و اینکه سر امتحان مثل مسخ شده ها فقط نشستم و از چهارتا برگه سوال شاید روی هم فقط یه نصفه برگه رو پر کردم و اون رو هم احتمالا غلط غولوط(خیلی پررو هستم هااا.با این وضع جواب دادن تازه شک دارم قبول میشم یا نه؟!)رو پاس کردم یا نه؟!نمره ها هنوز نیومده و من نمیدونم واحدش رو تابستون بگیرم یا اینکه پاسش کردم؟!هیچ کسی هم توی دانشگاه نیست که تلفن رو جواب بده!انتخاب واحد هم که اینترنتیه!دانشگاهها هم تعطیلن؟!پس من چیکار کنم؟واحد رو بردارم یا نه؟اگه قبول شده باشم چی؟!اگه قبول نشده باشم چی؟!!!
-دلم درد می کنه.پام گرفته.گرممه.عصر هم مهمون داریم.اونم رودروایسی دار.تازه ساعت چهار و نیم از اینجا برم بیرون.وااای باید خرید هم بکنم.هر چند خاله جان گفته من شام درست می کنم و میارم.ولی بالاخره منم باید یه چیزی درست کنم دیگه!تازه قراره برم دنبال خاله جان و برش دارم و بعدش هم بریم خرید و بعدش بریم خونه.مهمونها هم قراره ساعت هفت و نیم بیان.به نظرتون میرسم همه این کارها رو بکنم؟!تازه می خوام کیک هویج هم درست کنم!!!
-پریشب با چند تا از دوستان رفته بودیم بام تهران پیاده روی.یه نکته ای رو وقتی توی پارکینگش داشتم ماشین رو پارک می کردم فهمیدم و اون این بود که من بار اولی بود که خودم میرفتم بام تهران!!!فکر کن!!!همیشه با سسل می رفتم.قبلش هم چند باری با دوستان دیگر رفته بودم.فقط یه بار سه، چهار سال پیش با سه تا از دوستان داشتیم میرفتیم بام تهران که توی ولنجک تسمه ماشینم پاره شد و زنگ زدیم سسل اومد و تسمه رو عوض کرد و بعدش رفتیم شام خوردیم و نشد که من خودم برم بام تهران!
-دیشب کلی حالم بد بود.پام درد می کرد، دلم درد می کرد، کمرم درد می کرد، بازوهام تیر می کشیدن، سرم درد می کرد، کلافه بودم، گرمم بود، سردم بود(عوارض تقویم بود)، نمیتونستم قدم از قدم بردارم که یهو...معجزه اتفاق افتاد و حالم خوب شد!!!
-مهسا جان یله عزیزم اولین پست اون وبلاگ همون درد دل نامه هستش!
-راستی:جنس بازار هرچی باشه، قیمت عشق کم نمیشه!!!

Labels:

7 Comments:
Anonymous maryam said...
salam roze aziz.omidvaram un doaei ke dar poste ghabl gofti zood baravardeh beshe.rasth man passwordetoon ro mikhastam ghablan ham payam gozashte boodam .khoshhal misham dashte basham.merc

Blogger Unknown said...
سلام دوستم من برا وبلاگ خصوصيت 2 تا كامنت گذلاشتم لطفا اونا رو به همراه اين كامنت و كامنت قبلي اين وبلاگ تاييد نكن چون فكر كنم ايميل كاريمو گذاشتم البته شك دارم لطفا خبرش رو بده كه گند زدم يا مه
مرسي

Anonymous سحر said...
سلام رزی جون خوبی؟
اینم وضع مملکت ماست دیگه.
امیدوارم روز خوبی داشته باشی. شاید برسی؟ نکنه معجزه اومدن سسل خان بوده عزیزم .موفق باشی.مهمون هم خوش بگذره.

Anonymous سیلوئت said...
این حالت بلاتکلیفی برای انتخاب واحد افتضاحه. من می گم برش دار بعد اگه دیدی (ایشالا!) قبول شدی دراپش کن و بذار به نشونه اینکه کلا نباید تابستون تو اون زمان درسی برداری و به جاش تو اون ساعتا باید بری تفریح کنی و یه کم به خودت استراحت بدی!! چه خبره همه اش کار و درس اونم تو این گرما

Blogger hasti said...
سلام رز عزيزم
بخاطر دعوتنامه ازت تشکر مي کنم خانوم
شاد و خوشبخت باشي

Anonymous Anonymous said...
mahsa hastam..... merc azizam ,,, booooosssss

Anonymous fellfooli said...
vaay bas ke hamejat dard mikard manam hameye tanam dardi shod.mage oonja sherkata tatil boode?