رزسفید
روزمره گیهای من
Tuesday, July 26, 2011
Leo-2

این خانم منشی عزیز شرکت ما صبح به صبح اخبار مهمی رو از اینترنت برای همکاران مستقر در آتلیه قرائت می فرمایند.اخبار مهمی چون، نحوه تهیه کباب ت ر ک ی در منزل، نظر آنجلینا جولی درباره فرزندان دوقلوهایش و اینکه دخترکش از همین بچگی شبیه مانکن ها لباس می پوشد و رفتار می کند، فیلم جنازه روح الله داداشی، فیلم صحنه ترور داریوش رضایی نژاد، رژیم غذایی هنرپیشه های هالیوود، چه کنیم تا پارتنرمون نسبت بهمون احساس حسادت بکنه حواسش بهمون باشه و ... امروز هم سر صبحی خبر ازدواج شادمهر عقیلی با یه خانم فیلیپینی قد بلند رو به سمع و نظرمون رسوندن ایشون!!!بعدش هم یه بیوگرافی درباره شادمهر خان ارائه دادن خدمتمون!
ایشالله که شادمهر جان و بانو خوشبخت بشن، اما این سخنان خانم منشی ما رو برد و پرت کرد به اون موقعهایی که دانشجوی معماری بودیم و تازه کاست شادمهر اومده بود بیرون.یادش به خیر موقع تحویل کار آخر ترم همش آهنگهاش رو گوش میدادم.یادمه همون موقع فیلم دو زن هم تازه اکران شده بود و یه روز با دوستان رفتیم سینما و بعدش اومدیم و عین ...افتادیم رو شیتهای کارمون و تا صبح شادمهر گوش دادیم و کار کردیم.
مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود، تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود...
یا چند سال پیش که یه یه سالی بود با سسل خان دوست شده بودیم و عین دو تا کبوتر بغ بغو می کردیم، یه بار که ایشون یه سفر یه روزه (دقت کنید سفر یک روزه بود!!!)رفتن، ما با اقتباس از شعرهای شادمهر براشون اس ام اس های عاشقونه می فرستادیم و ایشون ذوق می کردن...
هر جای دنیا که باشی، دل من تو رو می خواد، اون ور ابرها که باشی دل من تو رو میخواد، حتی توی مشهد هم که باشی دل من تو رو میخواد(این جمله اخر رو با ذوق تمام خودم به شعر مورد نظر اضافه کرده بودم و در یک اس ام اس عاشقونه براشون ارسال کرده بودم.نخندید، این خاطره مربوط به سال 83 می باشد! اون موقع کلی ذوق داشتم و مثل الان شاخه احساساتم نخشکیده بود که!)
پشت این پنجره های بسته نامهروبن، برام از خوبی و از شادی بخون...
دوست دارم طناب ما رو بگیرم بالا برم...
از شب و تنهایی نگو، خورشیدمون جلوه گره، نگو نسیم سحری از کوچه مون نمی گذره...
خودت بهتر از هر کی میدونی که بارون پاییز می سوزونه دل آدمها رو ...
و...
خلاصه ما هم از صبح از ته آرشیوهای خاک گرفته یه چند تا آهنگ شادمهر پیدا کردیم و الان داریم با همکارها دور هم گوش میدیم و یاد دوران شباب میوفتیم...

Labels:

1 Comments:
Anonymous elham said...
هميشه ميگم شادمهر حيف شد.يه دوراني خواننده شد و با آهنگاي معمولي كه حتي مجاز نميشد تحت فشار قرار گرفت.وقتي رفت همه خواننده شدن و اونقدر زياد كه ديگه غير مجاز و مجاز از هم مشخص نيست.بيچاره فقط توو اون دوران بهش ظلم شد...ولي منم با آهنگاش خيلي حال ميكردم.يادش بخير.