رزسفید
روزمره گیهای من
Thursday, May 24, 2012
Gemini-1
دیشب دردانه عالم بشریت، گل گلاب، خان والا، شازده میرزا، عزیز مامان و نور دیدگان بابا، خان داداشمون، از بلاد خارجه تشریف آوردن و الان همگی در کانون گرم و صمیمی خانواده داریم میسوزیم.
یعنی هر بار میرم این فرودگاه امام، فحش و بد و بیرایی هست که نصیب دست اندرکارانش می کنم.خوب لامصب راه که دور، جاده که تاریک، خب این چه وضع پارکینگه آخه؟!ماشین رو باید سه هزار کیلومتر دورتر پارک کنی و بعدش با چمدون سوار اتوبوس بشی و بیای تو پارکینگ و ماشینت رو برداری و بری خونه.اونم اتوبوسهایی که اصلا برای این کار طراحی نشدن...
الان هم دارم از خواب می میرم.دیشب نخوابیدم و صبح هم خان داداش رو بردیم که تبدیل پریز بخره برای موبایلش و لپ تاپش و اینا.الان هم چیکن استروگانف مخصوص خان داداش به همراه سالاد مخصوص رزی پزیدم و قصد دارم بیهوش بشم ازخواب.
ولی قبلش گفتم بیام و یادتون بندازم اگر هنوز اعتقادی دارین، امشب شب آرزوهاست.
از ته دل برای همتون دعا می کنم و امیدوارم به همه آرزوهاتون برسین و همه اون آرزوها و خواسته هایی که به نفع و صلاحتون نیست هم به صلاحتون بشه و براتون با شادمانی در موقع مناسب، اتفاق بیوفته.
اگه دلتون خواست و دعایی کردین واینا، یاد من هم باشین.
تعطیلات خوش بگذره و مواظب خودتون باشین.

Labels: