یعنی معلمی سخت گیرتر و بی رحمتر از زمان ندیدم!هی یادت میده و البته یه وقتهایی هم یادت نمیده.بعد ازت یه امتحان میگیره در حد خدا!بعدش بدون توجه به نمره ت، دیگه ازت هیچ امتحان جبرانی نمیگیره و میذارتت به همون حال بمونی تا جونت دربیاد.بعدش هی میگن زمان همه چیز رو حل میکنه.آره داداش من زمان همه چیز رو حل میکنه.فقط یه وقتهایی چشم باز می کنی و می بینی خودت هم حل شدی و دیگه نیستی!
یعنی اگه زمان برگرده به فروردین هشتاد و هفت، میدونم اینبار چه جوری بازی کنم.این رو مطمئنم که اگه بر می گشتم به فروردین هشتاد و هفت، میتونستم سرنوشتم رو تغییر بدم!مطمئنم...
ولی خوب حیف که همه اینها رویایی بیش نیست...
پ.ن:سرور جان من مشخصات کارت ثبت نامم رو نمیدونم کجا گذاشتم.برای همین به کارنامه م هم دسترسی ندارم.تا اونجا که یادمه، صفحه کارنامه م رو ذخیره کردم.ولی کجا؟یادم نیست.برای همین جوابت رو ندادم.میخواستم کارنامه م رو پیدا کنم و بعد جوابت رو بدم.ولی حالا که دیدم اینجوری برداشت کردی که نمیخوام جوابت رو بدم، مجبور شدم بگم که جریان چیه!به محض پیدا کردنش حتما جوابت رو میدم!
Labels: خاکستری ِ تلخ
گیتی
0neandone.blogsky.com
http://www.photofunia.com/
Have fun with it, I know I did ;)
Ciao, Nastaran.
قدر گذشت زمان رو وقتی آدم می فهمه که درد داره و صداش به جایی نمی رسه و مرهمی نیست و هر ثانیه به نظرش یه عمر می یاد.
رزی جون همیشه شرح حال منو میگی دقیقا تو زمان خودش...
ببخشید من سریع نتیجه گیری کردم چون این روزای پشت کنکوری زیاد حالم خوش نیست:(
مرسی عزیزم