آزادی در کشور من، فقط نام یک میدان است و بس...
پ.ن:نیلوفر عزیزم، توی این روزهای پر از گند و کثافت و بهت و غم ِ دو طرفه و ...دستپخت خوشمزه تو تنها چیزی بود که تونست یه ذره حال من رو جا به جا کنه و باعث بشه اونقدر بخورم تا دل درد بگیرم و الان از شدت دل درد به هیچی نمیتونم فکر کنم(مخصوصا به کاروان عاشوراییان ِ هتک حرمت محاکمه کن با اون ساندیس ها و کیکهای توی دستشون و قیافه های کریه شون!!!).گفتم بیام حتما این لحظه تاریخی رو ثبت کنم!!!ولی دیگه یاد گرفتم.از این به بعد هر موقع غم و اندوه داشت مستولی میشد بهم، میام خونه شما و از غذاهای خوشمزه ت میخورم.تازه سمت خونه شما پارازیت نداره و ص د ا ی آمریکاتون هم همیشه وصله.هی میخورم و هی حرص میخورم!!!
ممنونم!
Labels: خاکستری ِ تلخ