رزسفید
روزمره گیهای من
Monday, January 11, 2010
Capricorn-11
کار دنیاست دیگه...حساب و کتاب نداره...یه شب با غم و اندوه نشستی و داری با یه دوستی حرف میزنی و بغض می کنی و یاد دوران عشقولانه ای که داشتی می افتی و توی دلت هی دلت تنگ و تنگ تر میشه براش(پست قبل) و فردا شبش همون موقع نشستی روبه روی همونی که دیشبش کلی دلت براش تنگ شده بود و داری توی اون رستوران خوشگل که به دعوت ایشون برای صرف شام تشریف بردین، داری با همونی که دیشبش دلت کلی براش تنگ شده بود حرف میزنی!!!
عجب دنیاییه ها...
هی هی هی...
نمیدونم اسمش چیه؟اسمش نیروی فرستندگی و گیرندگیه؟اسمش قانون جذبه؟اسمش خواست کائناته؟اسمش تله پاتیه؟اسمش حجم انرژی رد و بدل شده بین دو نفره یا اسمش خواست واقعی و از ته دل خواستن و صدا کردن یه چیز یا یه آدمه؟اسمش هرچیزی که هست یه کلیدی داره که باید پیداش کرد...
مرسی سسل خان...دیشبم رو ساختی...ممنون از دعوت دوست داشتی و خوشمزه و البته به جات!خیلی به موقع بود رفیق...
فرق پست قبلی با امروز فقط یه روزه ها ولی Label هاش فرقشون از زمین تا آسمونه!!!
پ.ن:نسترن جان مرسی مرسی مرسی از ایمیل پر از انرژی و مهربونیت.ممنون از این همه وقتی که میذاری و این همه ایمیلی که برام میدی.جواب ایمیلت رو میدم.الان توی امتحاناتمه و سرم شلوغه.بعدش یه ایمیل مفصل برات میفرستم.فقط خواستم بهت بگم که ندیده خیلی دوستت دارم دخترجان!
نظرات

Labels:

10 Comments:
Anonymous الهام said...
اوهههههههههههههههههههههههه
یک دنیا خوشحالم برات.
امیدوارم کائنات دست به دست هم بده و همینجوری روزات صورتی بمونه
مطمئنا این تبادل انرژی و خواستن از ته دل تاثیر زیادی داره.
محاله که آدم چیزی رو با همه وجودش بخواد و اون اتفاق نیفته .مگر اینکه قرار باشه تو یک جای دیگه اتفاق بهتری برات پیش بی یاد. برات بهترینها رو آرزو می کنم


راستی اون وبلاگ گودری چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Anonymous خانوم گلی said...
سلام رزی...
فکر کنم منو بشناسی!یعنی امیدوارم.
وای هیچی مثل این سورپرایزایی که امروز هوس می کنی و فردا دریافت می کنی حس خوبی بهت نمی ده.من خیلی وقته از اینا نداشتم :(

روزم و ساختی دختر :*

Anonymous ثمين said...
سلام به رز عزيز و نازنين .. سلام به تو دوست خوب قديمي .. هميشه مشتاق ميام وبلاگت و همه حرفاتو ميخونم گاهي بااين سرعت لاك پشتي ميشه كامنت گذاشت گاهيم نميشه اما خواستم بگم كامنت نذاشتنم دليلي بر بي خبريم نيست .. عزيزم ايشالا لحظه هات همه صورتي پررنگ و شيرين باشه .. راستي تله پاتي و دل به دل راه داره كه شكي درش نيست ضمن اينكه دنياي پيشرفته امروز اين راههاي دلارو بهم گاهي مواقع دورميكنه گاهيم خيلي نزديك ..يكيشم همين وبلاگ نويسي .. هوم ؟!! ..دوستت دارم دوست نازنينم

Anonymous رویای سبز said...
سلام رزی عزیز من قریب به دو سال میشه هر روز میخونمت یک چند وقتی گمت کردم بعد یافتم و شانس آوردم که حمام نبودم و گرنه یافتم یافتم.........!
پارسال سه ماه مسافرت خارج از کشور بودم و دسترسی به نت نداشتم خیلی فکرت بودم خوابت رو میدیدم میبینی چه دنیاییه ؟!
هیچ وقت ندیدمت ولی بیشتر از فک و فامیل بهت فکر میکنم و اگه قبول بشه دعات میکنم
ممنون که قدم رنجه کردی و امدی وبلاگم
خوشحالم کردی
یک چیز دیگه بگم و کوتاه کنم میدونم سرت شلوغه
من فکر میکنم روح خیلی بلندی داری به خاطر سختی هایی که تو زندگیت داری یک روح پایین نمیتونه سرش رو بالا بگیره راستش ترجیح میدم راجع بهش حرف نزنم و فقط دورادور انرژی بفرستم
دو سال پیش خیلی میترسیدم که بعضی ها مثلا برای دلداری بیان چیزی بگن که بهمت بریزه و در اینجا رو تخته کنی
چیز دیگه ای نمیگم برای دلداری چون
خوب بگذریم شاد باشی عزیزم
امتحانات با خوشی به پایان برسه انشاالله بوسسسسسسسسسسس

Anonymous Nastaran said...
Youre very very welcome girl!
The feeling is mutual.
I would love to receive an email from you, but take your time. No hurry! I'm not going anywhere. Education first :)

Good luck with your exams!
Ciao ciao xxx

Anonymous سروناز said...
سلام نمی دونم منو یادت می یاد یا نه ولی من مدتها هست که خواننده ی وبلاگت بودم تا وقتی که اعلام کردی دیگه نمی نویسی و تازه دیروز فهمیدم که دوباره نمی نویسی.. قبلا هم گفته بودم بهت که یه شباهت های عجیبی بین ما هست مثلا یادمه یه دوره ای دنبال این گوی های برفی بودی که تکونش می دی برف می ریزه درست همون موقع ها من هم هم چنین چیزی رو دنبالش بودم و یا یه زمانی که داشتی پازل درست می کردی درست من هم داشتم همین کار رو می کردم و آخریش که دیگه واقعا جالب بود گیاه خوار شدنت هست که البته من دو سال و نیم ه که گیاه خوارم ... به هر حال خوشحالم که دو باره می نویسی و این دفعه نظر گذاشتن رو هم آزاد کردی

Anonymous سوفی said...
دنیا همینه دیگه..دیدی وقتی یه چیزی ا خدا می خوای یا تو فکرش میری بعدش براورده میشه میگی کاش یه چیز دیگه ای خواسته بودم!!!
راستی میشه بگی قضیه این لیبل ها چیه؟؟ مربوط میشه به روزهای خوب و بدت ؟؟

وایییییییییییییی! خدا رو شکر..
رزی از سه-چهار ماه پیش یهو یه حس مثبت و خوشایندی نسبت به یه چیزی تو جونم اومده! منتظرم یه روز اون خبر رو ازت بشنوم...

امیدوارم لیبل اکثر روزهات صورتی شیرین باشه!:)

Anonymous خاموش said...
...
هرچه هست براي شما گ.يا خوش آمد دارد
...
تا باد چنين بادا