میدونم خیلی وقته ننوشتم.ولی راستش نوشتنم نمیاد.نمیدونم چی باید بنویسم.انگار لینکی که بین حس و حالم و نوشتنم بوده، از بین رفته.امتحانهام تموم شدن و دوباره دارم فول تایم میام شرکت و انقدر کار سرم ریخته که نمیدونم چه جوری تا هفته دیگه که دوباره باید برم دانشگاه و سه روز توی هفته نیام شرکت، باید کارهام رو تکمیل کنم!
اون پروژه ای که پارسال زمستون روش کار کردم و مربوط به شعبه خارج از کشور شرکت و همش به زبون روسی بود، دوباره در جریان افتاده.قبلا علاوه بر کارهای نقشه هاش توی کارهای ترجمه ش کمک می کردم ولی حالا که دانشجوی زبان شدم، چه کسی بهتر از رزی جان که کل این پروژه بیخود و زیاد رو پیش ببره؟!
حالا هی بگو من همش یه ترمه دارم زبان میخونم، توی این یه ترم نه دیکشنری قورت دادم و نه یهو خون توی رگهام انگلیسی شده.ولی کیه که گوش بده؟!
با یکی از همکلاسیهای مذکر کلاس خودشناسیم هم درگیری پیدا کردم.درگیری که نه، یه سو تفاهم بوده و این قضیه خیلی داره ازم انرژی میگیره و باید زودی حلش کنم تا داغونتر از این نشدم!!!
امروز از اون روزهاست که از اون دنده بیدار شدم.حالم خرابه.به همه چیز گیر میدم و همه چیز روی اعصابمه.حوصله لوس بازیهای منشی شرکت رو ندارم.حوصله پاچه خواری آقای رییس رو ندارم...حوصله خودم رو هم ندارم...تازه دیشب هم کشف کردم یکی از مسائلی که فکر می کردم با قدرت تمام روش کار کردم و برام حل شده، هنوز برام حل نشده و تا صبح راجع بهش فکر کردم و الان دیگه دارم می پکم!
آلرژیم وحشتناک زده بالا.حتی دیگه غذای ادویه دار هم میتونه من رو تا حد مرگ خفه کنه و چشمها و گلوم رو به خارش بندازه.روزهای قرمز تقویم هم در راهه و من حسابی خوش اخلاقم!!!
امروز دنیا به نظرم جای نامهربون و نا امنیه!!!
جوابدونی:
دوست گلم که دنبال دکتر همیوپات میگردی، من الان حدود نه ماهه که پیش دکتر خودم نرفتم و اصلا ازش خبر هم ندارم که آیا هنوز مریض جدید نمیگیره یا نه؟!دکتر دیگه ای هم نمیشناسم.ولی می پرسم و اگه به جوابی رسیدم حتما همینجا بهت خبر میدم!
اون یکی دوست گلی که با ایمیل منابع کنکورم رو خواستی، عزیز دلم من چند روز بعد از قبول شدنم توی دانشگاه، منابعم رو دادم به یه کسی که از نظر مالی وضع خوبی نداشت ولی خیلی درسش خوب بود.امیدوارم که هم اون قبول بشه و هم تو.شماره سنجش و دانش هم اینه:66954877.من با این شماره تماس گرفتم و منابع رو برام فرستادن.
پ.ن برای خودم:انگاری از امروز دوباره اون سیکل معیوب مسخره شروع شده.البته فکر کنم از دیورز غروب شروع شده.نه نه، دقیقترش میشه از پریشب...
Labels: بیرنگ ِ بیمزه
من خودم چون همیشه آلرژی بهاره وحشتناک داشتم و این آخریا هم دیگه تقریبا به همه فصول کشیده شده بود همیشه دنبال قرص حساسیتم! یه چیز دیگه هم که احتمالا خودت می دونی قطره بتامتازون هست برای بینی. اونم خیلی عالیه و سریع گوش و حلق و بینی رو از خارش و آبریزش راحت می کنه ولی خوب چون کورتونه زیاد استفاده نمی شه کرد. به هرحال اگه این قرصه رو گیر اوردی حتما بگیر. امیدورام بهتر شی که می دونم واقعا چیز افتضاحیه
اميدوارم سوء تفاهمت هم با همكلاسيت رفع بشه. هيچي مثل يه سوء تفاهم، اعصاب آدمو به هم نميريزه و براي رفع كردنش هم از آدم انرژِي زيادي ميره...
ميبوسمت و شاد باشي هميشه رزي جووووون
راستی در مورد اون سو تفاهم اگه دلت میخواد اینجا بنویس شاید من و بقیه دوستات بتونیم کمکت کنیم... من خودم وبلاگ ندارم اما دیدم تو وبلاگها بچه ها از مشکلاتشون مینویسن و بقیه هم جواب میدن اتفاقا خیلی هم خوبه چون همه جور آدمی با همه جور سلیقه ممکنه بیاد نظر بده و قضیه رو از زاویه ای ببینه که ما نتونیم ببینیم
انشالله زودتر خوب میشی
موفق باشی
ایشالا اوضاع هر چه زودتر رو به راه بشه رزی...
ايشالا دوباره طعم روزات ميشه شيرين و رنگش صورتي صورتي
ie soal dashtam az khedmateton
shoma ke to sherkate memari kar mikonid,baraie karhaie tarahi sakhteman aia anjame motaleate areze sanji traffik ham baiad anjam bedin?dar sherhe khadamatetan in bakhsh hast?
ba tashakor
ie soal dashtam az khedmateton
shoma ke to sherkate memari kar mikonid,baraie karhaie tarahi sakhteman aia anjame motaleate areze sanji traffik ham baiad anjam bedin?dar sherhe khadamatetan in bakhsh hast?
ba tashakor
my email : ali_26b@yahoo.com
تو آسمون دنبالت می گشتم ... چه خبرا
؟
الان دیدمت ... چند وقته می نویسی؟
وبلاگ خصوصیت لطفا و یه دعوتنامه پرشین گیگ هم لطفا...
دلم برات تنگ شده بود .. منم دارم نم نمک می نویسم ... دلم تنگ شده برای نوشتن ...
مراقب خودت باش ... بوس
www.delsur.blogfa.com
aztabi@gmail.com