رزسفید
روزمره گیهای من
Wednesday, June 9, 2010
Gemini-7
خب، من بالاخره دیروز ماشینم رو از چنگال دژخیمان درآوردم.کریم آقا(اسم ماشینمه)یک هفته توی پارکینگ بود.از اونجایی که جریانات تحویل ماشین طولانی هستش، اینجا مینویسمش تا اگه خدایی نکرده یه بنده خدایی مثل من گرفتار شد و ماشینش رو بردن پارکینگ، بدونه از کجا باید شروع کنه و تا کجا باید بره تا ماشینش رو تحویل بگیره.این شما و این پروسه تحویل ماشین از وقتی میبرنش با جرثقیل تو پارکینگ تا وقتی که تحویلتون بدنش!
وقتی ماشینمون رو میبرن توی پارکینگ باید چیکار کنیم؟!
من خلاصه شده ش رو می گم و ازحاشیه و اتفاقهایی که برام افتاد فاکتور میگیرم.
اول از همه زنگ میزنین پلیس صد و ده و اعلام می کنین ماشینتون توی کدوم محدوده پارک بوده.بعد بهتون یه شماره میدن که مربوط میشه به پلیس اون محله.به پلیس محله که زنگ بزنین، شماره ماشینتون رو میگین.بهتون اعلام می کنن که ماشینتون توی کدوم پارکینگه و علت توقیف ماشین چی بوده.(علت توقیف ماشین من، توقف در محل ممنوعه بوده)
بعدش میرین اون پارکینگی که ماشینتون توشه و سوییچ رو تحویل میدین و رسید دریافت می کنین.حالا باید برین مدارک لازم رو تهیه کنین تا بتونین ماشین رو از پارکینگ دربیارین.مدارک لازم عبارتند از برگه عدم خلافی، سند ماشین، شناسنامه مالک، گواهینامه راننده، بیمه شخص ثالث، برگه پرداخت عوارض شهرداری ماشین، پرداخت هزینه جرثقیل که ماشین رو برده پارکینگ و پرداخت هزینه پارکینگ!
برای گرفتن خلافی میرین پلیس 10+ و با دادن کارت ماشین و 1200 تومن، بهتون خلافی میدن.خلافی ماشین من تخیلی اومده بود.(نزدیک نهصد هزار تومان).همونجا اعتراض می کنین و یه پولی هم دوباره باید بدین.(من برای اعتراض درباره 54 مورد خلافی، 6600تومن دادم)بعد از دوساعت خلافی رو میرین دوباره از پلیس 10+و پرداخت 1200 تومن میگیرن.(خلافی من بعد از اعتراض شده بود ششصد هزار تومن)حالا اگه بازم اعتراض داشته باشین باید برین شورای حل اختلاف و اعتراض بدین.من چون ماشینم رو دم محل کارم برده بودن پارکینگ و محل کارم توی مرکز شهره، برای حل اختلاف رفتم شورای حل اختلاف توی خیابون بهارشیراز.اونجا شونصد تا مدرک میخوان ازت(شناسنامه، کارت ماشین، برگه خلافی، گواهینامه)بعد هی باید از این طبقه بری اون طبقه و از اون اتاق به این اتاق.چند تومن هم باید به عناوین مختلف پول بدی.آخرش میرسی به چندتا خانم که با چادر نشستن کنار هم و دارن قرآن میخونن.برگه خلافی رو نشونشون میدی و اونها همینجوری الکی هرکدوم رو دوست داشته باشن برات کم می کنن، بعد با یه نامه و چند تا کاغذ دیگه برات میذارن توی پاکت و پاکت رو مهر و موم می کنن و میگن حالا برو منطقه راهنمایی رانندگی 21 توی تهرانسر!!!
میری اونجا و مدارکت رو تحویل میدی.بهت میگن دوساعت دیگه دوباره از پلیس 10+ خلافی بگیر تا ببینی چقدرش کم شده و البته برای خلافی های بالای سیصد هزار تومن، گواهینامه راننده رو به عنوان ضمانت پرداخت، ضبط می کنن.اون وقت باید ظرف یک هفته بری خلافیت رو پرداخت کنی و بری خیابون آزادی، تقاطع رودکی، اداره راهنمایی و رانندگی گواهینامه ت رو بگیری.
برای اینکه بفهمین خلافیتون چقدره، می تونین اون شماره طولانی رو که پشت کارت ماشین نوشته رو به 30005151 اس ام اس کنین تا بفمین خلافیتون چقدره.
خلاصه خلافی من رسید به سیصد هزار تومن و البته دیگه نمیشه اعتراض داد روش.
دیروز از صبح کفش آهنی پوشیدم و رفتم دنبال بقیه کارهای باقی مونده.صبح رفتم شهرداری منطقه (همونجایی که زندگی می کنین و شماره پلاک ماشینتون هم مربوط به همون منطقه هستش)من رفتم شهرداری منطقه یک که توی تجریشه.قبلا از همونجا میشد عوارض شهرداری ماشین رو پرداخت کرد.ولی الان مدلش عوض شده.هر شهرداری چند تا دفتر الکترونیک داره که برای پرداخت عوارض بری اونجا که نزدیکترینشون به تجریش، توی باغ فردوس بود.میری اونجا و کارت و سند ماشین رو میدی و علاوه بر مبلغ عوارض باید 2500 تومن بابت تشکیل پرونده کامپیوتری پرداخت کنی.با زدن شماره ماشین توی کامپیوتر بهتون میگن که چند سال عوارض پرداخت نکردین.مبلغ عوارض رو هم جرینگی همونجا تقدیم می کنین.
من بعدش رفتم بانک ملی و سیصد و دوهزار تومن بی زبون رو ریختم به حساب، برای خلافی ماشین!بعدش رفتم خیابون آزادی تقاطع رودکی، اداره راهنمایی رانندگی که گواهینامه م رو بگیرم.اونجا دم در ورودی خواهران و برادران داره.توی کانکس خواهران باید موبایلت رو خاموش کنی و تحویل بدی و در ازاش یه شماره بگیری.آرایشت رو باید پاک کنی و موهات رو باید بکنی توی روسری!به من گفت رژت رو کمرنگ کن که من پاکش کردم.بعد گفت خط چشمت رو هم پاک کن!منم گفتم نمیشه، این تتو هستش!در حالیکه واقعا نبود.(صبح توی بانک یه خانومه ازم پرسید ببخشید خط چشمتون تتو هستش؟گفتم نه!گفت آخه خیلی مرتب و قشنگه!!!البته چند بار دیگه هم چند نفر دیگه بهم گفته بودن و من به این قضیه عادت کردم دیگه!بهش گفتم تتو نیست و مداده)خلاصه اون خانومه توی کانکس راهنمایی و رانندگی باورش شد که خط چشم، سورمه ای دودی من تتو هستش!
بعد میری تو و مدارکت رو تحویل میدی(یعنی رسید گواهینامه و خلافی پرداخت شده)بعد وایمیستی تا صدات بزنن و گواهینامه ت رو بهت پس بدن!
بعدش میای و موبایلت رو پس میگیری و میای بیرون و میری سمت آزادی، یادگار، تا برسی به اداره ترخیص.اونجا هم نمیذارن موبایلت رو ببری تو.در نتیجه موبایلت رو میدی به همراهت و با کلی مدارک میری تو.اونجا باید از همه مدارکت(کارت بیمه، خلافی، شناسنامه، گواهی نامه، کارت ملی و ...)کپی بگیری و فرم پر کنی.نوبت بگیری و منتظر بشی تا صدات بزنن.بعد که صدات زدن مدارکت رو تحویل بدی.اونجا چک می کنن که حتما خودت صاحب مدارک باشی.مثلا از من شماره شناسنامه م رو پرسید.بعدش ماه تولدم رو پرسید که من گفتم ماه هفت.گفت کی؟گفتم مهر ماه!بعد دیدم با تعجب به من و مدارکم نگاه می کنه.یهو گفتم نه نه ماه تولدم شهریوره!جناب سروان پرسید بالاخره مهر یا شهریور؟گفتم اصلش مهره ولی توی شناسنامه شهریوره!ایشون هم با لبخند گفتن:خانومها همه تاریخها رو حفظن، شک کردم که چطور شما ماه تولد خودت رو یادت رفته!!!
خلاصه بعد از کلی کاغذ بازی و هی این باجه و اون باجه، در مرحله آخر میری و پول جرثقیل رو پرداخت می کنی و برگه ترخیص رو میگری و میری سمت پارکینگ که ماشینت رو دربیاری.توی پارکینگ هزینه پارکینگ رو جرینگی پرداخت می کنی و انعام هم میدی و برگه ترخیص رو نشونشون میدی و میای بیرون!!!
کار من برای این یک هفته طول کشید که دنبال کم کردن خلافیم بودم و چون خورد به تعطیلی یه ذره طول کشید.
میخواستم یه چیزهای دیگه هم بنویسم که الان آقای رییس اعظم که خارج از کشوره، زنگ زد و یه ذره جروبحث کردیم درباره ایمیلی که باید دیروز براش میزدم و نرسیده دستش و امروز صبح هم فرستادم و باز نرسیده و ...برگشته به من میگه اگه ایمیل فرستاده باشین هم نرسیده!اگه فرستاده باشین!!!بعدش هم برگشته میگه اگه نمیخواین کار انجام بدین، بگین که من روتون حساب نکنم و...اون موقعهایی که تا نصف شب اینجا بودم رو یادش نیست...همه اون تعطیلیهایی که پای این کار مسخره گذاشتم رو یادش نیست...اینکه شش ماهه حقوق نداده رو یادش نیست...اه اه اه
فعلا اعصابم به هم ریخته.ادامه پستم رو توی یه پست دیگه می نویسم.فعلا روانم خط خطی شده!!
پ.ن:دستم دیشب چسبید به ماهیتابه و جزغاله شد.تا صبح از دردش نخوابیدم.ای داااااد

Labels:

7 Comments:
Anonymous مهرناز said...
میخواستی به رییس بزرگ بگی شما هم اگه نمیخواین حقوق بدین بگین تا من به فکر یه کار دیگه باشم...

Anonymous خورشيد said...
مريضن به خدا با اين كاراشون رزي جون با اين اوصاف كه گفتي يه ماشين ديگه بايد زير پات باشه تا هي بري اينور اونور !
نميدونم چرا همه بچه هاي بلاگي يه بلايي به سر دستشون اومده :(
در مورد آقاي رئيس هم تا وقتي كارشون راه بيوفته عزيزو خوبي براشون خدا نياره اون روزي كه اينجور شه پاك همه چيو يادشون مي ره تا بوده همين بوده به خدا :-s

Anonymous متولد ماه مهر said...
متولد ماه مهر
عزیزم خدا رو شکر که کریم به آغوش خانواده برگشت.
به رئیست بگو دیگه نرسیدن ایمیل به دولت و اینها ربط داره.
ولی خداییش عجب رویی داره حقوق نداده صداش هم بلند کرده، هر وقت برگشت بگو بیام کمکت حالش رو جا بیاریم.

Anonymous بانو said...
رزی جون من کاملا درکت میکنم چون خودم همیشه تنها دنبال کارام هستم و زیاد ازین دوندگیا توی این مملکت کردم .. چقدر عذاب اوره این کاغذبازی .. عذاب اورتر ازون اینه که میبینی کارت گیر چه کسایی افتاده .. روسریتو بکش جلو ! ارایشتو پاک کن ! هرجور ما میگیم رفتار کن ..اصلا برو بمیر چون این خواست و تفکر مایه وهیچ کسم حق نداره غیر نظر ما نظری یا طرزفکری داشته باشه چون اینجا جمهوری اسلامیه ..یا بهتره بگم حکومت اسلامی ..
خدا بخیر کنه .. حیف جوونیمون !
خداوشکر که بالاخره کریم خان برگشت .. امروز دوروزه ل لو
فردا سه روزه لو .. یارم نیومد ل لو
دلم میسوزه لو . آی آی کریم خان سردار کل شیراز .. آی آی کریم خان ..
هاهاهاها .. یادم به اهنگ کریم خان افتاد .. ای خواهر .. دیوونه شدیم رفت ! .. مواظب خودت باش بیشترازینا که ما خیلی دوستت داریم خوشگل خانوم

Anonymous مرکوری said...
اي بابا من كه از خوندنش خسته شدم جه برسه به انجامش!
حقوقو نگو كه منم گرفتارشم!:(

Anonymous دناتا said...
اوووووه چقد سخته! اونوقت تو بدون ماشین چجوری این کارا رو کردی؟

Anonymous مریم said...
وای رزی انقدر استرس کشیدم سره خوندن پستت که حد نداره .. تصور اینکه چقدر تو این گرما این همه مسیر رو گز کردی .. برام کشنده بود .. حالا ما که کارت ماشینمون رو بدلیل اینکه یکسال بعد از تعویض پلاک نرفتیم دنبالش جر و واجرش کردن باید بریم عدم خلافی بگیریم و مبلغشو واریز کنم تازه بریم دنبال کارت ..که صدالبته وقت این کارو نداریم !
رزی جان نگران نباش صنعت ساختمان این روزا بدجوره دچار پی سی شده .. ترکش هاش بدجوره تو دل و پهلوی مام میره !
انشالله هرچه زودتر از این بلاتکلیفی خلاص شیم